جدول جو
جدول جو

معنی کف نفس - جستجوی لغت در جدول جو

کف نفس
اتقا، خویشتنداری، قناعت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هم نفس
تصویر هم نفس
همدم، قرین، همراه
فرهنگ فارسی عمید
(یَ / یِ نَ فَ)
یک دم. یک لحظه. به اندازۀ یک دم زدن، بی توقف. (یادداشت مؤلف). بی امان:
که ما را در آن ورطۀ یک نفس
زننگ دو گفتن به فریاد رس.
سعدی.
- یک نفس رفتن و یک نفس دویدن، بی توقف رفتن.
- یک نفس زدن، چیزی گفتن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(چُ نَ فَ)
پرحرف. شخص هرزه درا و یاوه گو. پرچانه و مهمل گو. رجوع به چس نفسی و چس نفسی کردن شود، آدم ضعیف و علیل
لغت نامه دهخدا
تصویری از در نفس
تصویر در نفس
فی الحال، درزمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذو نفس
تصویر ذو نفس
رواندار
فرهنگ لغت هوشیار
گنده دم گنده دهان بد روان آلوده روان بد فطرت بد نهاد بد سرشت، شهوت پرست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چس نفس
تصویر چس نفس
پر حرف روده دراز، هرزه درا یاوه گو
فرهنگ لغت هوشیار
پر چانه، پر دم پر گوی پر چانه، آنکه در دویدن و مانند آن نفسش دیر تنگ شود: آدم پر نفسی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضعف نفس
تصویر ضعف نفس
کرسنج دماور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل نفس
تصویر گل نفس
خوشبوی، گل سخن آنکه بوی گل دهد خوشبو معطر، خوش سخن خوش کلام
فرهنگ لغت هوشیار
معاشر، مصاحب، همدم: مای غمان مست دل از دست داده ایم همراز عشق و همنفس جام باده ایم. (حافظ) یا هم نفس (همنفس) صبح قیامت. طول مدت (مانند قیامت در درازی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چس نفس
تصویر چس نفس
((چُ. نَ فَ))
بی حال، بی نیرو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
لاهثٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
Breathless, Breathlessly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
sans souffle
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
außer Atem
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
ללא נשימה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
بے سانس , بے دم
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
নিঃশ্বাসহীন , শ্বাসরুদ্ধ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
bila pumzi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
nefessiz, nefessizce
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
숨이 가쁜 , 숨을 쉬지 못하고
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
息切れした , 息ができずに
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
बेदम , बिना सांस लिए
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
бездиханний , без подиху
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
kehabisan napas, tanpa napas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
หอบ , หายใจไม่ออก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
buiten adem
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
sin aliento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
senza respiro, senza fiato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
бездыханный , без дыхания
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
喘不过气的 , 喘不过气地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
bez tchu
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی نفس
تصویر بی نفس
sem fôlego
دیکشنری فارسی به پرتغالی